به گزارش دنیای موسیقی-افشین جم: دیرزمانی از زایش خودرو نمیگذرد که این چهارچرخه شگفتانگیز به یکی از مهمترین داراییهای انسان تبدیل شده است.مملکت ما هم از این قافله عقب نمانده و مظفرالدین شاه قاجار نخستین خودرو شخصی را وارد ایران کرد و پس از آن تب داشتن خودرو شخصی تا جایی بالا گرفت که اکنون معابر شهری جولانگاه دائمی این چهارچرخه های جداییناپذیر زندگی روزمره ما شده.متاسفانه همانطور که ابزار و وسایل مدرن بدون فرهنگ داشتن و استفاده از آنها به ایران وارد شده خودرو هم از این قاعده مستثنا نیست.با افزایش درآمد کشور در سالهای دهههای ۴۰ و ۵۰، عموم مردم قدرت خرید خودرو شخصی را پیدا کردند و واردات گسترده خودرو آن را از وسیلهای لوکس به کالایی قابل دسترس برای همگان تبدیل کرد.وقتی دولت در آن سالها تعرفه واردات برای خودروهای با گنجایش پیشرانه کمتر از ۲ لیتر را صفر اعلام کرد، پای خودروهای آخرین مدل اروپایی، آمریکایی و ژاپنی به خیابانهای شهرها باز شد و بهدنبال آن خودروهای با گنجایش بالاتر پیشرانه نیز با تعرفه پایین گمرکی وارد ایران شدند.خودروهایی مانند انواع BMW سری ۵، سری ۳ و ۰۲ و انواع مرسدس بنز کلاس C و E انواع خودروهای GM (کادیلاک، بیوک، نوا، ایمپالا، کامارو، پونتیاک) و انواع فورد موستانگ و مک وان و… و انواع تویوتا کارینا، کورونا و سلیکا و خودروهای مزدا، همینطور خودروهای فرانسوی پژو ۴۰۴ و ۵۰۴ و سیتروئن و خودروهای ایتالیایی لانچیا، آلفا رومئو و فیات و…جالب اینجاست که در کنار این واردات بدون تعرفه و بازار رقابتی خودروهای مونتاژ داخل مثل پیکان (هیلمن هانتر) و ژیان (سیتروئن) و آریا و شاهین و جیپ و کادیلاک (GM) مشتریان پروپا قرص خودشان را داشتند.بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی خودروهای وارداتی پشت مرزها ماندهاند و کارخانه و کسب و کارهای شخصی ایرانناسیونال و سیتروئن و GM به تملک نهادهای دولتی درآمد و نوع نگاه به خودرو یکسره تغییر کرد و از وسیله حملونقل و استفاده روزمره به یک وسیله دستنیافتنی و کالای سرمایهای تبدیل شد بهطوریکه بسیاری از مردم با پرداخت چند برابر ارزش یک خودرو با تکنولوژی قدیمی، دوسال در نوبت میماندند تا با فروش آن سودی برای چرخاندن چرخ زندگیشان بدست آورند و این دیدگاه باعث شد دولت با انحصاری کردن این بازار پرسود، دست مصرفکنندگان واقعی را از خودروهای اقتصادی و بادوام کوتاه کند و نسخههای مونتاژ دهه ۴۰ و ۵۰ و ۶۰ را چهار دهه بازکپی کند که حاصل آن را به عینه با جولان دادن پیکان و پراید و پژو ۴۰۵ در خیابانهای کشور شاهد هستیم.بهعنوان مثال میتوان فناوری خودروهای آلمانی دهه ۷۰ و ۸۰ و فرانسوی مونتاژ ایران که همچنان روی خط تولید هستند را مقایسه کرد، پیشرانهای که در خودروهایBMW چهارسیلندر استفاده میشده آنقدر اصولی و درست طراحی و از بهترین آلیاژهای فولاد و آلومینیوم ساخته شده بوده که از سال ۱۹۶۲ میلادی تا ۱۹۸۸ با کمی تغییرات در انواع خودروهای این شرکت مورد استفاده قرار گرفته و به تیراژ باورنکردنی ۵/۳ میلیون نسخه (بهرغم قیمت گران خودرو BMW) دست یافت. جالب اینکه مصرف بنزین و به تبع آن آلایندگی این پیشرانه حتی در مدلهای کاربراتوری در صورت سلامت پیشرانه، بهراحتی استانداردهای آلایندگی مراکز معاینهفنی تهران را پاس میکند و حتی در برخی شاخصها نصف حد مجاز است و پیشرانهای که در انواع پژو ۴۰۵ که هنوز روی خط تولید است (البته نه با کیفیت و آلیاژ نسخه اصلی) حتی در خودروهای صفر کیلومتر (بخوانید صفرکیلومتر فرسوده) مورد استفاده قرار میگیرد، بهسختی از عهده پاس کردن شاخصهای آلایندگی مراکز معاینهفنی خودرو برمیآید. جالب اینجاست که در سالهای تحریم، پژو از فروختن قطعات اصلی این پیشرانه به ایران خودداری کرد و مسئولان محترم ناچار بعضی از این قطعات از جمله سرسیلندر را به شرکتهای هندی و چینی سفارش دادند که سوختن واشر و تاب برداشتن و ترک خوردن سرسیلندر در پیمایشهای اولیه این خودروها به امری عادی بدل شد.متاسفانه سیاست نادرست سودجویی و پول درآوردن از خودرو و صنایع وابسته را هم دولت ادامه داده و هم مردم به آن دامن زدهاند و حتی مساله ساده ثبت سند و انتقال مالکیت خودرو نیز به دعوای قوه قضاییه و نیروی انتظامی تبدیل شد که نهایتا هزینه آن را مصرفکنندگان با دوبار نقل و انتقال یکی در دفاتر اسناد رسمی و دیگری در اداره شمارهگذاری متحمل میشوند.
حتی سیاست کاهش آلودگی کلانشهرها با روزآمد کردن فناوری خودروها هم با سودجویی در مسیر نادرستی قرار گرفت و با ایجاد موج و جنگ روانی علیه خودروهای قدیمی که در طول این سالها سازوکار درست تعمیر و نگهداری و تامین قطعه نو و استوک را هم خود صاحبان این خودروها و هم تعمیرکاران پیدا کرده بودند، با اطلاق واژه منحوس خودرو فرسوده، از رده خارج کردند و بهجای آنها خودروهای بیکیفیت و از رده خارج مثل پژو آردی با پیشرانه ایرانیزه و حتی هندی و چینیزه! شده و پراید با تکنولوژی تولید همان دهه های ۷۰ و ۸۰ میلادی و درحقیقت فرسوده صفرکیلومتر را به مصرفکنندگان قالب کردند و به این ترتیب نهتنها بروزرسانی خودروها و به تبع آن کاهش آلودگی شهرها رخ نداد بلکه بسیاری از خودروهای باکیفیت خارجی مثل انواع خودروهای آلمانی و آمریکایی و ژاپنی ایتالیایی که بهقول بسیاری از صاحبان وسواسی این خودروها لای زرورق نگهداری شده بودند قربانی این نگاه سودجویانه شدند و سر از مراکز بازیافت خودرو درآوردند.جالب اینجاست که در این ویترین سودجویانه نوسازی، موتورسیکلتها جایی نداشتند چراکه صاحبان موتورسیکلت عموما تمکن مالی برای خرید وسیله نو ندارند و تازه باید حمایت شوند و به اصطلاح آبی از آنها گرم نمیشود! درحالی که آلایندگی یک موتورسیکلت ۸ برابر یک خودرو است. متاسفانه حتی در مواردی خودروهای هیبریدی با سطح آلایندگی صفر که قانونا باید بدون تعرفه وارد شوند نیز با تعرفه های چندین برابری وارد میشوند چراکه صاحبان آنها باید برای سوار شدن این خودروها حق حساب بپردازند تا مبادا مردم عادی هوس کنار گذاشتن خودروهای فرسوده صفرکیلومتر تولید داخل خودشان را بکنند. در بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی خودرو تهران (بخوانید ویترین محصولات بیکیفیت و دست چندم چینی و هندی و داخلی) بخش جنبی با عنوان ایران کلاسیکا (نمایشگاه خودروهای کلاسیک) راهاندازی شد که با استقبال گسترده خودرو دوستان و به اصطلاح ماشینبازها روبهرو شد و امسال هم این بخش نمایشگاه بیست و ششم جزو بخشهای پربازدید و جذاب این نمایشگاه بود. جالب اینجاست خودروهایی که تا چند سال پیش انگ فرسوده خورده بودند الان چشمهای بازدیدکنندگان را خیره میکردند و تازه مردم میفهمیدند چه کلاه گشادی با جایگزینی این خودروها با آردی و پراید سرشان رفته است.در بخش ورودی ایرانکلاسیکا چند دستگاه خودرو زیبا از جمله یکدستگاه لیموزین مرسدس و یکدستگاه پورشه ۹۱۱ و چند دستگاه خودروهای قدیمی دیگر خودنمایی میکردند، بخش دوم در قرق خودروهای آلمانی از جمله VW، مرسدس بنز و BMW بود و عموما کیفیت این خودروها نگاه بینندگان را خیره میکرد، مدلهای نوستالژیک فولکس بیتل معروف به قورباغهای و مرسدسهای کوپه و BMWهای کوپه و سدان بینندگان از هر قشر و سنی را وادار به تحسین میکرد و بازار سلفی با خودروها داغ بود. بخش سوم مربوط به خودروهای آمریکایی بود که چند دستگاه ماسل زیبای آمریکایی از جمله مدلهای بهیادماندنی پونتیاک ترنز ام، کامارو Z28، و فورد ماستنگ و فورد مکوان و مدلهای لیموزین کرایسلر و وانت GM مشغول چشمنوازی بودند. بخش آخر این نمایشگاه هم به انواع پیکان در مدلهای قدیمی و تعدادی خودرو ایتالیایی از نوع لانچیا دوستداشتنی و فیات اختصاص داشت که حتی همین بخش هم دوستداران پرشمار خود را داشت.نکته امیدوارکننده در سایه تلاشهای کمیته خودروهای کلاسیک استقبال بسیار خوب از این بخش جنبی نمایشگاه خودرو بود و حتی برخی از بازدیدکنندگان فقط به قصد بازدید این بخش زحمت آمدن به نمایشگاه را بر خود هموار کرده بودند. خوب است برخی مسئولان به این نکته توجه داشته باشند که علاقه به خودروهای کلاسیک از سرگرمیهای پرطرفدار در دنیاست و در هیچکجای دنیا علاقهمندان به این خودروها به بهانه آلایندگی با جریمه و تنبیه مواخذه نمیشوند و حتی در کشورهای صنعتی و پیشرفته اروپایی نیز ملاک تردد اینگونه خودروها معاینه فنی شرط لازم و کافی است و نه سن و سال خودرو.چه بسا خودروهای بیکیفیت و ناایمن داخلی از پس استانداردهای زیستمحیطی برنمیآیند و با زدوبند خودروسازان با برخی نهادها به حیات پرهزینه خود ادامه میدهند و خودروهای چند ساله باکیفیت آلمانی و ژاپنی و آمریکایی با قطعات حتی استوک هزینه بسیار کمتری برای محیطزیست دارند و ایمنی سرنشینان را تضمین میکنند.با کمی همدلی و همراهی با علاقهمندان به این رشته، با برگزاری چنین نمایشگاهها و کلوپهایی ماشینبازها با هزینه و علاقه شخصی خودشان مفت و مجانی سرگرم میشوند و هیچ هزینهای برای دولت ندارند.