شما اینجا هستید

اخبار » به عشق تبریز و رود ارس

به گزارش دنیای موسیقی- زینب زارع: نه مثل خیلی‌ها لهجه‌اش را پنهان کرده و نه سعی می‌کند کمرنگش کند. با افتخار و با لهجه شیرین آذری از موسیقی گروه «آراز» حرف می‌زند؛ گروهی که از سال ۷۲ تاکنون برای موفقیتش تلاش کرده و حالا از نتیجه دو دهه فعالیت این گروه اظهار رضایت می‌کند. رحیم شهریاری، سرپرست این گروه هر چند ۲۸ سال از فعالیتش می‌گذرد و حالا سرپرست یک گروه موسیقی فولکلور مشهور است که در ایران و دیگر کشورها اجراهای موفقی داشته، اما وقتی تلفن همراهش را پاسخ می‌دهد نه کسی را به مدیر برنامه‌اش ارجاع می‌دهد و نه شرایط خاصی برای مصاحبه قائل می‌شود. او روشن و شفاف سوالاتم را پاسخ می‌دهد. با او پس از اجرای موفقی که در کشور آمریکا داشت، گفت‌وگویی کوتاه انجام داده‌ایم.

شما یکی از معدود افرادی هستید که سال‌هاست گروه موسیقی آذربایجانی آراز را تشکیل داده‌ و آن را سر پا نگه داشته‌اید. کمی درباره تشکیل این گروه برایمان توضیح دهید.

من هم مانند بسیاری از هنرمندان تجربه کار در عرصه موسیقی ایرانی را دارم. سال ۷۲ بود که با گروه موسیقی «سهند» به سرپرستی و خوانندگی رشید وطن‌دوست کار می‌کردم. جوان نوازنده‌ای بودم که در عرصه موسیقی فارغ‌التحصیل دانشگاه بودم و شیوه و رسم‌الخط فکری و هنری خاص خودم را داشتم. وقتی کنسرت ما برگزار می‌شد، می‌دیدم همه افراد شرکت‌کننده در آن پیر هستند و اغلب با عصا و ویلچر در آن شرکت می‌کنند، اما دو خیابان آن طرف‌تر یک خواننده پاپ کنسرت گذاشته و دو سه هزار نفر در آن شرکت می‌کنند که اغلب‌ جوان هستند. با این‌که خیلی جوان بودم این موضوع در ذهن من مدام می‌چرخید و به آن فکر می‌کردم. دلم می‌خواست ما هم موسیقی‌ای اجرا کنیم که جوان‌ها و پیرها کنار هم در آن شرکت کنند، چون ما برای زنده نگهداشتن موسیقی‌ نیازمند مخاطبان جوان هم بودیم.

پس می‌شود گفت به دنبال نوعی پوست انداختن در موسیقی بوده‌اید؟

بله، من با خودم مساله را این‌گونه حل کردم که باید گروه سهند را یک مقدار به‌روز‌تر و جوان‌پسندتر کنیم یا من از این گروه بیایم بیرون و به دنبال تحقق ایده‌های خودم باشم. وقتی این مساله را با گروه مطرح کردم به من پیشنهاد دادند بهتر است من گروه را ترک کنم و هر طور که دوست دارم به فعالیتم ادامه دهم. اعضای گروه گفتند ما دوست داریم به همین شکل در قالب موسیقی سنتی کار کنیم و دلیلی برای تغییر رویه کاریمان نداریم. این بود که من با دوستان گروه سهند خداحافظی کردم و «آراز» را تشکیل دادم.

چه شد نام گروه را گذاشتید «آراز»؟

اصلیت من به کشور آذربایجان برمی‌گردد. پدربزرگم مهاجر بوده و به ایران آمده است. این سرنوشت خیلی از دیگر آذری‌ها هم هست و شاید به دلیل این سرنوشت مشترک است که همه ما به رود ارس خیلی علاقه داریم. حتی می‌توانم بگویم ارس برای ما یک مرحله بالاتر از علاقه قرار گرفته و همه ما به آن عرق داریم.

من هم مانند خیلی از آذری‌ها عرق خاصی به رود ارس دارم، چون این رود مرز میان ایران و آذربایجان شده بود و این مرزبندی باعث شد خیلی از آذری‌هایی که با هم نسبت فامیلی داشتند، از هم دور شوند و حسرت دیدار اقوام خود را داشته باشند.

ما در ایران مدرسه، هنرستان و هیچ نهاد آموزشی‌ نداریم که موسیقی آذری آموزش دهد. طبعا سال ۷۲ که شما کارتان را شروع کرده‌اید، نوازندگان چیره‌دستی برای اجرای موسیقی‌تان در اختیار نداشته‌اید. این مساله را چگونه حل کردید؟

موسیقی آذری مکتب و مهدش جمهوری آذربایجان است. آنها در عرصه موسیقی خیلی تند و با سرعت جت جلو رفته‌اند، اما همان‌طور که گفتید، موسیقی آذربایجانی در ایران آموزشگاه و مکتب نداشت. بنابراین سعی کردم وقتی گروه نویی تشکیل می‌دهم از نوازنده‌ها و خواننده‌های قوی آنجا استفاده کنم تا نوازنده‌های خودمان با آنها نشست و برخاست کنند و با این اتفاق هم کیفیت گروه بالا برود و هم نوازنده‌های داخلی ما با این روند آشنا شوند.

شما کنسرت‌های زیادی در سراسر ایران و دیگر کشورها داشته‌اید. می‌خواهم بدانم وقتی از ایران می‌روید دلتان برای تبریز تنگ می‌شود یا نه؟

تبریز وطن من است. هر جای دنیا و در هر موقعیتی که باشم عاشق این شهر هستم. هر وقت از تبریز بیرون می‌روم هنگام برگشت و لحظه ورود هواپیما در فرودگاه تبریز، اشک شوق در چشمانم می‌نشیند. در چشم من بهترین شهر دنیا تبریز است. البته این عرق ملی است، وقتی به خارج از کشور هم می‌روم ایران، تبریز من است و دلم برایش پر می‌کشد.

 

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

دنیای موسیقی | آخرین خبرها از دنیای موسیقی