به گزارش دنیای موسیقی- شهاب ناظر فصیحی(آهنگساز کودک): از سال ۷۵ تاکنون در مهدهایکودک و پیشدبستانیها با کودکان کار کردهام و همیشه به این فکر میکردم چرا کودکان دهه ۷۰ به بعد موسیقی ندارند و کودکیشان درست و طبیعی پیش نمیرود. کودکان برنامههای تلویزیونی، فیلمهای سینمایی و موسیقی را دنبال میکنند که هیچ ارتباطی با گروه سنیشان ندارد. برای همین تصمیم گرفتم موسیقی را برای کودکان تولید کنم که آنها را جذب کند تا کمی از موسیقیهایی که مربوط به گروه سنیشان نیست فاصله بگیرند.
تجربه کار در مهدهایکودک به من نشان داد کودکان نسل جدید در پنج، شش سالگی اطلاعاتشان در حد یک آدم بیست ساله است و همه چیز را مانند یک انسان بالغ تجزیه و تحلیل میکنند. متاسفانه فناوری، بیرویه و بدون نظارت خانوادهها وارد زندگی امروز ما شده است. تا جایی که داریم آرامآرام به سمتی میرویم که دیگر کودک نداشته باشیم. این روزها کشتی کودکی از ساحل دور افتاده و هر لحظه دورتر هم میشود. اما یکدست صدا ندارد و من بهتنهایی نمیتوانم تغییر چندان عمیقی در حوزه موسیقی کودکان ایجاد کنم.
با فعالیت در عرصه موسیقی کودک به دنبال ایجاد آرامش برای خودم و بچهها هستم. مردم بیش از هر چیزی محتاج آرامش هستند. امروز ناآرامی مانند یک ویروس همه جا را گرفته. بچهها بتمن میبینند، اما نه مدرسه موشها. موهای من سفید شده، چون میبینم سیدی بتمن خیلی راحت مجوز میگیرد، اما من باید هزار مرحله را رد کنم تا بتوانم مجوز بگیرم. کارتونهای قدیم پسر شجاع بود و حنا دختری در مزرعه، پلنگ صورتی و زیزیگولو، اما کارتونهای حالا مرد عنکبوتی و بتمن است که زیزیگولو و حنا را خوردهاند و مواردی از این قبیل که خشونت را هم در بچهها رواج میدهد.
ناآرامی بچههای امروز یک زنگ خطر است. تکنولوژی دارد همه چیز را با شتاب از بین میبرد. ما از روی پله برقی میدویم. با عجله بیآرتی سوار میشویم. در جامعه آمار زایمان زودرس بالاست. همه این اتفاقات به هم ربط دارد. همه گاز میدهند، میدوند و عجله دارند. ما کانال عوض نمیکردیم. سر ساعتهای خاصی مینشستیم برنامه کودک میدیدیم، اما امروز در هر کلاس مدرسه ابتدایی پنج شش نفر قرص میخورند برای اینکه بیشفعال هستند. بچهها تا ۱۲ شب بیدارند. پدر و مادر میخوابند؛ اما بچه بیدار است و دنبال سرعت و هیجان است. میخواهند مثل بتمن رفتار کنند و روی سر همکلاسیشان میپرند. حرکات خشن انجام میدهند. ما باید حرکتی کنیم و محصولات منطقی به بچهها ارائه کنیم.
مدام هم گفته میشود چرا تولید موسیقی کودک کم شده است؟ پاسخش اما سخت نیست، به دلایل اجتماعی و اقتصادی همه از موسیقی کودک فاصله گرفتهاند و برای امرارمعاش به سمت کارهای اجرایی کمهزینهتر میروند. کار اجرایی مولفها برای کودکان هم کم است و تنها محدود به کم بودن تولیدات عرصه موسیقی نمیشود.
مهدهایکودک از نظر برخورد با موسیقی کودک رفتار درستی ندارند و حتی حاضر به پرداخت پول برای آهنگسازی هم نیستند. در کمکاری مهدهایکودک همین را به شما بگویم که کارهایم را برای ثبت به وزارت ارشاد میبردم. مدام نگران بودم مبادا کسی قبل از من آنها را ضبط کرده باشد. اما دیدم سالهاست این کارها را در مهدهایکودک برای بچهها اجرا میکنم، اما یک مهدکودک نیامده آنها را حتی ثبت کند.
کار کردن برای بچهها سخت نیست، میشود از خودشان یاد گرفت چه میخواهند، تکتک آنها میتوانند برای ما معلم باشند و راه را نشانمان دهند که به چه چیزی نیاز دارند و فکرها و رویاهایشان چیست، من همیشه از خود بچهها یاد گرفتم و کارم را پیش بردم وگرنه مهدهایکودک در خوشبینانهترین حالت، آهنگهای بزرگسالان را که ریتم جذابی برای کودک دارد انتخاب کرده و شعر کودکانه روی آن میگذارند. نه به تبعات این موضوع و تاثیرش بر روح و روان بچهها فکر میکنند و نه پدر و مادرها نسبت به این موضوع واکنش چندانی نشان میدهند. در نتیجه هم شاهد وضعیت خوبی در این عرصه نیستیم. بچهها موسیقی بزرگسالان را و آن هم موسیقیهای نه چندان خوب را در مهدکودکها میشنوند و هیچکس هم دغدغه چندانی ندارد بر اینکه گوش نسل آینده چطور تربیت میشود و موسیقیهایی که میشنود او را چگونه انسانی با میآورد.