به گزارش دنیای موسیقی- زینب زارع: هادی منتظری، آهنگساز و نوازنده کمانچه و ویلون است که تاکنون فعالیتهای متعددی در عرصه موسیقی ایرانی داشته است. این هنرمند از وجود استادان بزرگی چون نورعلیخان برومند، جواد معروفی، دکتر برکشلی، دکتر مسعودیه، استاد احمد پژمان، استاد علی تجویدی، دکتر داریوش صفوت، محمدرضا لطفی و علیاصغر بهاری بهره برده است و پس از سالها فعالیت هنوز هم در عرصه موسیقی اصیل ایرانی فعالیت میکند.
او باوجود اینکه به عنوان نوازنده و مدرس کمانچه شناخته شده، به تدریس دورههای عالی موسیقی ایرانی برای ساز ویلن در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی و آموزشگاههای موسیقی نیز مشغول است و تا کنون با خوانندگانی همچون: محمدرضا شجریان در گروه شیدا، شهرام ناظری، صدیق تعریف، هنگامه اخوان، سیما بینا، علیرضا افتخاری، حسین علیشاپور و… همکاری داشتهاست. منتظری در مرکز موسیقی و سرود صدا و سیما هم فعال بوده و برای شناساندن موسیقی اصیل ایرانی در ایران و دیگر کشورها کنسرتهای متعددی را برگزار کرده است. با این هنرمند درباره فعالیتهایش در عرصه موسیقی و تاکیدش بر حفظ اصول و چارچوبهای موسیقی اصیل ایرانی گفتوگویی انجام دادیم.
این سالها هنرمندان بسیاری از مسیر موسیقی ایرانی فاصله گرفته و تلاش کردند کارهای دیگری را هم تجربه کنند، اما شما مثل قبل در عرصه موسیقی اصیل ایرانی به فعالیت خود ادامه دادید و نخواستید وارد این فضاها شوید، چرا؟
من ترجیح دادهام در فضای موسیقی ایرانی بمانم. این تصمیم من از نظر شما ایرادی دارد؟
نه. البته که نه… سوالم را با تاکید بر این میپرسم که قصد ندارم بگویم شما یا هر هنرمند دیگری مسیر درستی را میرود یا نمیرود، طبیعتا هر کسی مسیر خودش را میرود و تنها قصدم این است که بدانم شما چه نگاهی به موسیقی ایرانی دارید.
من به اصالتها و حفظ آنها بسیار معتقدم و همیشه هم در همین جهت فعالیت میکنم. البته نوآوری در موسیقی را میپذیرم و منظورم از حفظ اصالتها انکار نوآوری نیست. اما نوآوری شرط و شروط خاص خودش را دارد. بدون تصور درست و پشتوانه و درک هنری قوی مسلما نوآوری تنها ایجاد سر و صداست و محکوم به شکست خواهد بود.
چه شرط و شروطی؟
نوآوری اگر ریشه در اصالتها نداشته باشد، نمیتواند مسیر درستی را طی کند. مثلا آقای حسین علیزاده نوآوریهای زیادی در موسیقی دارند. به یاد دارم زمانی که قبل از پیروزی انقلاب «سواران دشت امید» را ساختند و کمانچههای این کار را هم بنده نواختم، در حال نوآوری بودند و هستند. منتها نوآوریهای ایشان حرف برای گفتن دارد و در مسیر حفظ اصالتهای موسیقی ایرانی انجام میشود و به همین دلیل هم همیشه موفق است.
جوانان عرصه موسیقی هم این روزها به گفته خودشان در حال نوآوری هستند.
نوآوری نمیتواند من درآوردی باشد. باید پایه و اصول داشته باشد. من برخی از این نوآوریها را وقتی میشنوم واقعا ناراحت میشوم و میبینم این عزیزان ابدا معنی درست نوآوری را نفهمیدهاند. در پروسه تشکیل ایسمهایی مثل مدرنیسم، امپرسیونیسم و… که در غرب هست یک حرکتی تشکیل میشود، مسیری را طی میکند و بعد که به نتیجه رسید نامی برای خود انتخاب میکند، اما در کشور ما برعکس است؛ اول یک اسمی را انتخاب میکنند و بعد هم کارهایی را که بههیچوجه اصولی نیست انجام میدهند و میگویند نوآوری کردهایم. یعنی اتفاقات در جریانی پیش میرود و براساس پروسههای تاریخی، سیاسی و اجتماعی است که ایجاد میشود ولی متاسفانه اینجا در ایران برعکس است.
شما همیشه در تدریس موسیقی هم فعال بودهاید. چه نگاهی به نسل جوان دارید؟به آنها امیدوارید یا …؟
کاملا امیدوارم. خوشبختانه در کلاسهای درس استعدادهایی میبینیم که به آینده موسیقی امیدوار میشویم. زمانی که این استعدادها را میبینم تلاش میکنم تمام هنر خودم را به آنها آموزش دهم، چون دوست دارم موسیقی پیشرفت کند، البته در این نسل کمصبریهایی هم میبینم و همیشه گوشزد میکنم که باید صبور باشند و نباید دلزده شوند.
دلزدگی زمانی به وجود میآید که به آنها درست آموزش داده نشود، در نتیجه از هنر دور میشوند. کار باید به دست کاردان سپرده شود. هر کسی نمیتواند آموزش دهد، بسیاری از کسانی که آموزش میدهند خودشان نیاز به آموزش دارند. بهعنوان مثال کسی که فقط دو سال آموزش دیده است نمیتواند هنرمند تربیت کند. او خودش باید نزد استاد برود و دورههای آموزشی را تکمیل کند.